بازدید امروز : 170
بازدید دیروز : 74
معیار اصلی انتخاب همسر:
تنها معیار ازدواج کفویت و همتایی است. برای اینکه انسان همتای خود را انتخاب کند، باید اهلیت ها را در نظر بگیرد. مهمترین اهلیت اهلیت ایمانی است. یعنی ببیند اگر خودش اهل ایمان و انس با خدا است و هدف اش این است که به رنگ خدا زندگی کند، همسری انتخاب کند که او هم در همین مسیر باشد.
همتایی و اهلیت ها عبارتند از:
1- اهلیت در دین.
2- اهلیت در مذهب.
3- همتایی در فرهنگ و زبان و سواد.
4- اهلیت در کشور و شهر.
5- همتایی در دیدگاه سیاسی.
6- همتایی خانوادگی در طبقه اقتصادی و اجتماعی.
7- همتایی در مقدار سن و سال.
8- همتایی در زیبایی ظاهری.
معیار اصلی ازدواج اهلیت در ایمان، یعنی دین و مذهب است، ولی اهلیت ها و همتایی های دیگر هم مهم است و به هر مقدار که بیشتر این گونه اهلیت ها رعایت شود، افراد خانواده ای که می خواهد تشکیل شود اعم از زن و شوهر و فرزندان بیشتر به هم نزدیک هستند، به هنجارتراند، با هم انس بیشتری می گیرند، نسبت به هم درک و تفاهم بهتری دارند و در نتیجه زندگی برایشان شیرین تر و آمیخته با خوشبختی بیشتر است.
همتایی و اهلیت، یعنی ببینی با چه کسی می خواهی انس بگیری و الفت برقرار کنی، جهت زندگی برای انتخاب همسر خیلی مهم است. با کسی که جهت زندگی اش مخالف تو است، نمی توانی انس بگیری. زن و شوهر باید هر دو همسفر یک جاده باشند و به سمت یک هدف حرکت کنند تا بتوانند با هم مانوس بشوند و همدیگر را درک کنند.
دو همسر اگر در دو جهت مقابل در حرکت باشند، ممکن است بدن های شان با هم باشد و ظاهرا در زیر یک سقف زندگی کنند، ولی روح ها و دل های شان با هم فاصله دارد و به جایگاه های متفاوتی تعلق دارد.
قرآن کریم برای بیان کفویت و همتایی می فرماید: مومنان برای مومنان و کافران برای کافران هستند، یعنی اهلیت ایمانی برای ازدواج لازم است. دلیل آن هم روشن است. روح مومن با مومن انس دارد و روح کافر با کافر.
مومن، یعنی کسی که ماورای ماده و خداوند را قبول دارد و باور کرده است که سعادت انسان از طریق انس با خدا و قرب به او تامین می شود، انبیا برای این آمده اند که انسان را با خدا آشنا کنند و راه انس به خدا را به او بیاموزند.
و کافر یعنی کسی که این فرایند را قبون ندارد و سعادت خود را در انس به دنیا و بهره مندی از مواهب و لذت های دنیوی می داند، به ماورای ماده اعتقادی ندارد و از آن رو با دین نیز آشنایی ندارد و از آن بهره نمی برد.
اگر مردی در مسیر انس با خدا باشد و همسرش در مسیر انس به دنیا و یا بالعکس، بدترین نوع عدم هماهنگی و نبود همتایی اتفاق افتاده است. در چنین خانواده ای ناهنجارترین فرزندان پرورش می یابند، حتی بدتر از اینکه هر دو اهل دنیا باشند.
بهترین و به هنجارین حالت این است که هر دو مومن و به رنگ خدا باشند، ولی همتایی آنقدر موثر است که حتی اگر هر دو اهل دنیا و کافر باشند، ممکن است نسبت به خانواده ای که زن و مرد همتایی در ایمان ندارند، فرزندان بهتری داشته باشند، چون با هم هماهنگ اند و هر دو نوع تربیت خاصی را با هماهنگی اجرا می کنند، ولی در صورتی که این همتایی وجود نداشته باشد، وضعیت بسیار نابهنجار می شود و فرزندانی که از این خانواده تحویل جامعه می شود، شخصیت های ضعیف و متزلزلی دارند، چون نمی دانند اهل کجا هستند، به راهی بروند که پدرشان پیشنهاد می کند، یا به حرف مادرشان گوش بکنند و با او همراه شوند.
این گونه فرزندان برای انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل و همسر با دشواری های بسیاری در گزینش روبرو هستند و همواره با دو نظر و دیدگاه متفاوت و متقابل والدین خود مواجه اند و نمی توانند تصمیم بگیرند.
یا علی مدد
سید مصطفی علم خواه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید